کد صلوات شمار برای وبلاگ
//--> آیا واقعه کربلا فقط یک حادثه بود؟ - مائــده الهی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























مائــده الهی

                                      بسم الله الرحمن الرحیم

             نمایش تصویر در وضیعت عادی

برخی افراد بخصوص کسانی که به حوادث پیرامون خود با نگاهی سطحی  نگاه می کنند حادثه کربلا را یک نتیجه تکراری  از یک رفتار تکراری می دانند. یعنی هر کس علیه نظام حاکم بر جامعه (چه نظام حاکم حق و چه ناحق) اقدام به قیام مسلحانه کند نتیجه آن عکس العملی است که هر حکومتی در چنین شرایطی از خود نشان می دهد.

 بنا بر این دیدگاه واقعه کربلا یک اتفاق طبیعی بود که به وجود آمد. منتها در کربلا چون در یک طرف مسلمانان بودند و در طرفی فرزند دختر پیامبر، قدری این حادثه دلخراش تر و ناگوارتر به نظر می رسد. ولی اگر کمی دقت کنیم می بینیم که حادثه کربلا نتیجه تلخ و اجتناب ناپذیر جمله ی هدف داری است که از دهان عمر بن خطاب خلیفه دوم اهل تسنن خارج شد؛ حسبنا کتاب الله. کتاب خدا برای ما کافی است. این جمله مصیبت بار آن قدر زیان بار بود که مسیر امت اسلام را تغییر داد و امت اسلام را از کنار شجره طیبه  دور و به طرف شجره ملعونه روانه نمود. با این جمله حسبنا کتاب الله اول منصب الهی امامت جای خود را به خلافت و ریاست داد و بعد از آن مصداق منصب الهی کنار گذاشته شد و به جای او خلیفه و جانشین توسط مردمی که در غدیر خم مأمور به اطاعت از امیرالمؤمنین علیه السلام شده بودند انجام گرفت. فاصله غدیر خم تا رحلت پیامبر فقط 72 روز بود نه بیشتر !

بعد از خلیفه اول ریاست به خلیفه دوم منتقل شد اما نه با مشورت مردم بلکه با نظر شخصی خلیفه اول!! خلیفه سوم هم توسط  شورای فرمایشی خاص با چینش مخصوص بر مردم تحمیل شد. ابن عباس میگوید به علی بن ابی طالب گفتم در این شورا شرکت نکن چرا که هرگز خلافت را به تو واگذار نخواهند کرد. بعد از مشخص شدن نتیجه ، به او گفتم : دیدی که شما را انتخاب نکردند ! و او فرمود: من از این جهت در شورا شرکت کردم که دروغ عمر بن خطاب معلوم گردد. چون او وقتی می خواست من را از حق خود محروم  کند گفت: از پیامبر شنیده است که نبوت و خلافت در یک خاندان جمع نمی شود.با انتخاب من در شورا به عنوان یکی از کسانی که صلاحیت خلافت را دارد معلوم شد که او به دروغ  آن گفته را به  پیامبر نسبت داده است. چون از نظر او این شورا به هر کس رأی بدهد خلیفه است. پس چرا کسی را که بنا به ادعای خود او پیامبر فرموده در خلافت حقی ندارد وارد این شورا کرد؟! بعد از خلیفه سوم ، مردم دور امیرالمؤمنین جمع شدند و خلافت را به او واگذار کردند و از آن طرف منافقین امت جنگ های داخلی را به راه انداختند و نتیجه آن جنگ ها  تسلط کامل معاویه بر کشورهای اسلامی بود ؛ چرا که او قبلاً از طرف عمر بن خطاب ،حاکم شام و ملقب به کسرای عرب در مقابل کسرای ایران شده بود. راستی بد نیست که همین جا سؤالی مطرح کنم؛جرم علی بن ابی طالب چه بود که باید 60 سال بر بالای منابر لعن شود؟! البته شما می توانید کلمه علی بن ابی طالب را بردارید و به جای آن بگویید جرم کسی که پیامبر خدا صلوات الله علیه و آله در شأن او فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه و یا (انا مدینة العلم و علی بابها) و یا اصلا بگویید همان کسی که خداوند در شأن او فرمود:( إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُون سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‏اند؛ همانها که نماز را برپا مى‏دارند، و در حال رکوع، زکات مى‏دهند. (مائده‏55)) و....چه بود؟ اگر این کار هم برایتان دشوار است فقط بگویید مگر علی بن ابی طالب مسلمان نبود که لعن او را واجب کردند؟!! بگذریم ، بعد از صلحی که بر امام حسن علیه السلام تحمیل شد به معاویه به مفاد صلح نامه ای که خودش بر امام تحمیل کرده بود هم عمل نکرد و فرزند شراب خوار و سگ باز و دائم الخمر و گوینده (لـَعـِبـَت هاشم بالمـُلک فلا - خبرٌ جاء و لا وحیٌ نزل ؛بنی هاشم با ریاست و پادشاهی بازی کردند بنا بر این نه خبری از آسمان بود و نه وحی نازل شده بود) و ... را بر مسلمین تحمیل کرد...الآن به گمانم راحت بشود به این سؤال پاسخ داد. نسبت بین این دو را به دست آورید. حسبنا کتاب الله چه نسبتی با واقعه ی کربلا .

 

الف- تساوی   ب- تباین    ج- هر دو   د- هیچ کدام

 

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/9/10ساعت 8:26 صبح توسط <رهگذر> نظرات ( ) |


Design By : Pichak